به نام خدا

برای ارسال سوال می توانیدبرروی تصویرزیر کلیک نمایید

همچنین میتوانید سوالات کاربران قبلی رانیز مشاهده نماییدارسال سوال

همین حالا کلیک رنجه نماییدارسال پرسشهمین حالا کلیک رنجه نمایید  

اما درصورتی که به این پایگاه اعتماد ندارید می توانید سوالتان رادرسایت معتبرکوئست مطرح نمایید برای ارسال سوال لطفا برروی لینک زیر کلیک نمایید 

       برای ارسال سوال لطفا کلیک رنجه بفرمایید

باهمکاری وحمایت ازاسلام کوئست


 

 نام:خواهرلیلا نادری

وبسایت:ذکرننموده اند

سوال: آيا دعايی وجود دارد كه انسان با خواندن آن زيبا و جذاب شود؟

جواب:

 

بر حسب بعضی نقل ها ،خواندن این دعا [اللهم حسّن خلقی و خلقی] که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده مفید است.

 

بر اساس آنچه در روایتی امده است زیاد خواندن سوره نجم موجب می شود فرد نزد مردم محبوب واقع شود.{ثواب الاعمال 116} .
از نطر قرآن ایمان و عمل صالح انسان را در نزد دیگران عزیز و محبوب می سازد : {اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ اَلرَّحْمنُ وُدًّا{كسانى كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهند خداوند براى آنان محبتى در دل‏ها قرار خواهد }، {(مریم، آیه 96)

از روایات به دست مى‏آید كه رعایت امورى چند موجب جلب محبت دیگران است از جمله: 1- دین‏دارى، 2- افتادگى و تواضع، 3- بخشندگى، 4- خوشخویى (چهره شاد و روى باز)، 5- مهربانى و اظهار دوستى به دیگران، 6- دل بركندن از آن چه مردم دارند (طماع نبودن)، 7- رعایت انصاف در معاشرت با دیگران، 8- كمك مالى به دیگران در سختى و خوشى (مانند قرض‏دادن)، 9- وفادارى. براى آگاهى بیشتر ر.ك: میزان الحكمه، ج 1، احادیث 3045 - 3060 .

و نیز امور ذیل در کسب عزت موثرند :

1- خارج شدن از ذلت معصیت خداوند به سود اطاعت او
2-داشتن تقوای الهی
3- یاس از مردم و ناامیدی از آنها
4- انصاف دادن در برخورد با مردم
5- گذشت از خطاکار و ظلم ظالم
6- عطا کردن به کسی که ما را محروم کرده است .
7- ایجاد پیوند با کسی که از انسان بریده است .
8-حفظ کردن زبان
9- داشتن توکل
10- داشتن تواضع
11- صبر بر مصیبت
12- شجاع بودن
13- جهاد در راه خدا
14- داشتن قناعت
15- فرو بردن خشم

ر. ک : میزان الحکمه ، باب العزه ، شماره 350


 

نام:برادرمحمد نامدارسلوک

وبسایت:ذکرننموده اند

سوال:آيا خنديدن با نامحرم بلند خنديدن است يا يواش خنديدن توضيح كامل هم خواستم اما شما گفتيد اگر به قصد لذت باشد مشكلی ندارد يعنی ميتوان بدون قصد لذت با نامحرم خنديد و قه قهه زد؟

جواب:

با سلام و آرزوی موفقیت برای شما، خنده ای که بلند و باعث جلب توجه نامحرم شود حرام است.

صحبت کردن به طور معمولی و با رعایت حجاب کامل در پیرامون مسائل درسی و یاخندیدن و مانند آن اشکال ندارد اما صحبت كردن و خندیدن با نامحرم اگر موجب مفسده باشد جایز نیست و از هر كارى كه موجب جلب توجه نامحرم و تحریک او مى‏شود (مانند شوخى) باید پرهیز نمود و به طور كلى در صحبت با نامحرم از نازك كردن صدا و گفتن كلماتى كه موجب تحریك شهوانى است و موجب مفسده مى‏گردد خوددارى شود. پس آن چه که اشکال دارد هم برای مرد و هم برای زن شوخی و صحبت هایی است که باعث تحریک گناه بشود نه حرف زدن و یاخندیدن به صورت معمولی.


نام:خواهران ساراانصاری-نیلوفر دارابی

وبسایت:http://www.sar-nil.blogfa.com/

سوال:در پاسخ به كسانی كه به آنها می گوييم ارتباط با جنس مخالف اگر ترس افتادن به گناه باشد جايز نيست و آنها می گويند ما ترسی نداريم و ارتباط ما فقط كلامی و جهت كمک و درد دل با همديگر است چه كنيم؟

جواب:

نیازهاى عاطفى و غرایز دیگر در ایام جوانى، آدمى را به سوى [دوست داشتن و عشق ورزیدن] سوق مى‏دهد كه البته این یك امر طبیعى و غریزى است و كمتر مى‏توان راهى براى گریز از آن پیدا كرد.

آنچه در این مقوله اهمیت دارد، كنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است كه ممكن است فرد را به گرفتارى‏هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
[دوست داشتن و عشق ورزیدن] اگر از مسیر معین، مشخص و صحیح حاصل نشود، ممكن است عوارض نامطلوبى را براى انسان ایجاد كند.
شما خوب مى‏دانید جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) بسیار فراوان است؛ مخصوصا در سنین جوانى، كه این جاذبه و حساسیت در اوج خود مى‏باشد، در نتیجه هر چند جوان بخواهد رعایت مسایل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنماید، اما تمایلات نفسى و وسوسه‏هاى شیطانى قوى‏تر از آنند كه انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همین جهت عقل اقتضا مى‏كند انسان خود را در معرض خطرى كه بسیارى از خوش باوران را گرفتار كرده قرار ندهد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مى‏تواند تشخیص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است.بل الانسان على نفسه بصیره ؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بیناست، (قیامت ، آیه 14).

قرآن در دو جا یعنی یکی در سوره مائده آیه 5 و دیگری در سوره نساء آیه 25 زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه 25 سوره نساء به مردان می گوید با دخترانی که روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نکنید... [فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان] یعنی آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند.

در آیه 5 سوره مائده نیز به مردان خطاب می کند و می فرماید شما با زنان پاکدامن مسلمان ازدواج کنید و خود نیز پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید [... ولا متخذی اخدان ...]
رابطه دختر و پسر اگر به معنای داشتن ارتباط عاطفی و دوستانه باشد كه از دیدن و صحبت كردن یكدیگر شاد شوند و لذت ببرند, قطعا یكی از محرمات است اما اگر به صورت یك ارتباط عادی باشد, مانند اینكه در یك موضوع علمی یا شغلی با یكدیگر گفتگو كنند, در صورتی كه خطر تبدیل شدن به رابطه دوستانه, كه در نوع اول توضیح دادیم, در آن وجود نداشته باشد, به جهت اینكه مقدمه معصیت می شود, اشكال دارد. در روایات آمده است, با نامحرم بیش از پنج كلمه ضروری صحبت نكن و نیز هرگز با او درجای خلوتی قرار نگیرید؛ زیرا گرچه نفس این كار شاید اشكال نداشته باشد, ولی چون زمینه مبتلا شدن به معصیت را فراهم می سازد, باید از آن پرهیز كنید.

البته ما قبول داریم كه ممكن است بین دختر و پسری دوستی غیر جنسی وجود داشته باشد ولی اولا: ثابت نگهداشتن این حالت با توجه به شرائط جوانی مشكل است و ثانیا: گاهی چنین حالتی به صورت نهفته و ناخودآگاه در انسان وجود دارد و حتی خود را به صورت یك رابطه عاطفی و معنوی نشان می دهد در حالی كه مسأله غیر از این است در هر حال ما سعی می كنیم بدبین نباشیم شما هم سعی كنید سر خود را كلاه نگذارید.

چند توصیه:

با توجه به شرایط خاص دوران جوانی , طولانی بودن دوران تجرد غالب دانشجویان و خطرات جدی تمایلات آشكار و پنهان غرائز نفسانی , لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود را از نظر كمی و كیفی تحت كنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ كنند. بنابراین , توصیه اكید ما این است كه : اولا, اگر ضرورتی ایجاب نمی كند حتی الامكان چنین روابطی با نامحرم برقرار نشود و خواهران دانشجو در مقابل افراد نا محرم , رفتاری متكبرانه داشته باشند نه رفتاری صمیمانه . اینكه در احكام شرعی می فرمایند در غیر ضرورت مثلا مكروه است مرد با زن هم صحبت شود, مخصوصا مرد و زن جوان , به این دلیل است كه چه بسا همین هم صحبت شدن ها, غرایز جنسی افراد را تحریك كند و یك الفت و محبت شهوانی بین مرد و زن ایجاد گردد و نقطه آغازی برای غوطه ور شدن در انحراف و فساد شود. در هر حال انسان باید دقیقا درون خود را بكاود و باطنش را عمیقا مطالعه كند كه مثلا صحبت كردن با افراد نامحرم چه ضرورتی برای او دارد. ثانیا: در صورت ناچاری و ضرورت , روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حریم احكام الهی منجر نشود, اشكالی ندارد. بنابراین , گفتگو و نگاه های متعارف بدون قصد لذت و ریبه , اشكالی ندارد. اما با این حال , حتی الامكان لازم است در كلاسها به گونه ای باشند كه كمترین اختلاط پدید آید و در برخورد و گفتگو, هنجارهای شرعی زیر رعایت شود:

1- از گفتگوهای تحریك كننده پرهیز شود.

2- از نگاه های آلوده و شهوانی خودداری شود.

3- حجاب شرعی رعایت شود.

4- قصد تلذذ و ریبه در كار نباشد.

5- دو نفر نامحرم در محیط بسته , تنها نمانند. بنابراین , سعی كنید خود را عادت دهید كه :

1- در صحبت با نامحرم به او نگاه نكنید و به هیچ قسمتی از بدن او خیره نشوید و قسمت های باز و پوشیده برایتان كاملا مساوی فرض شوند, این مسأله را با تكرار و تلقین باید ادامه دهید.

2- در همه حال , خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانید و عفت و حیا را فراموش نكنید.

البته از نظر شرعی و اخلاقی تا هنگامی كه به این صورت تنها حرف های معمولی می زنید، نمی توانیم بگوییم كه این رابطه حرام است و یا گناه دارد، یعنی مشكل شرعی ندارد، ولی می تواند آسیب های تربیتی و روانی مهمی در پی داشته باشد. وقتی دو نفر مدت زیادی با هم صحبت می كنند و رابطه دارند، كم كم به هم علاقه مند می شوند و این علاقه به صورت دلبستگی و وابستگی در می آید، بعد از اینكه این حالت به وجود آمد، دیگر قضاوت هایی كه در مورد هم دارند تحت تاثیر علاقه قرار می گیرد و نمی توانند كاملا آزاد و فارق در مورد هم فكر كنند و یكدیگر را به صورت عقلانی و منطقی مورد ارزیابی قرار دهند و چه بسا عیب های هم را نمی بیننند و وارد راهی می شوند كه به احتمال قوی پایان خوبی ندارد.

پیامدهای روابط دختر و پسر پیش از ازدواج

از دو منظر روانشناسانه [Psychologycal] و جامعه شناسانه [Sociologycal] می‏توان به این امر پرداخت.
به طور كلی روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفت‏ها و آسیب‏های روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیب‏ها اشاره می‏شود:

1. فقدان شناخت درست و واقع بینانه: معمولا ادّعا می‏شود این گونه روابط و دوستی‏ها به انگیزه ازدواج شكل می‏گیرد، ولی با كمی دقّت فهمیده می‏شود، روح حاكم بر این گونه دوستی‏ها، عشق‏ورزی كور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می‏فرمایند: [حبّ الشّیء یعمی و یصمّ]، دوست داشتن چیزی انسان را كور و كر می كند.
در حالی كه تصمیم‏گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكیه بر عقلانیّت و خردورزی ممكن است. دوستی‏های قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را كور می‏سازد و اجازه نمی‏دهد تا یك تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخاب‏ها كه در فضایی آكنده از احساسات و عواطف انجام می‏گیرد. به دلیل نبود شناخت عمیق و واقع‏بینانه، زندی مشترك را تلخ و آینده را تیره و تار می‏سازد.

2. ایجاد جو بدبینی: این گونه دوستی ها نه تنها مشكلی را برای دختران و پسران حل نمی‏كند بلكه بر مشكلات آنان می‏افزاید.
این گونه دوستی‏ها و روابط اگر به ازدواج بی‏انجامد پس از مدتی از شكل‏گیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود می‏گوید این دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از كجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از كجا معلوم كه در آینده با این كه همسر من است با دیگری ارتباط برقرار نكند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.
بر این اساس این گونه ازدواج‏ها دارای پایه واساسی سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سریع منجر به طلاق و جدایی می‏گردد.
بر اساس یك یافته پژوهشی در آمریكا، زوج‏هایی كه پیش از ازدواج با یكدیگر زندگی می‏كنند زندگی زناشویی آنها با مشكلات عدیده‏ای رو به رو است و منجر به طلاق می‏شود. به گزارش ایسنا، دكتر [كاترین كوهان]، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی كه پیش از ازدواج با یكدیگر رابطه داشته‏اند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به یكدیگر بسیار بدبین هستند. كوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد این است كه زوجین چندان انگیزه‏ای برای حل درگیری‏ها و حمایت از مهارت‏های خود ندارند. وی افزود: به نظر می‏رسد ارتباطات این افراد زودتر از افرادی كه با یكدیگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجرّ به طلاق می‏شود. وی در پایان گفت: می‏توانم بگویم رابطه قبل از ازدواج به هیچ وجه سبب دوام زندگی زناشویی نمی‏شود [روزنامه جمهوری اسلامی - ش 6571- 29/11/1380 - ص 5]

3. افت تحصیلی یا ركود علمی: این گونه روابط باعث می‏شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف دیدارها و ملاقات‏های حضوری و تلفنی خود بكنند و این بزرگ‏ترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمركز نیروهای فكری وروحی است.
دل‏مشغولی و اضطرابی كه در اثر این گونه پیوندها پدید می‏آید بزرگ‏ترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ لذا متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاه‏ها توصیه می‏كنند. حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بیشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.

4. عدم اسقبال از تشكیل كانون خانواده: این گونه روابط و دوستی‏ها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شكل می‏گیرد و در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده می شود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمی‏شود. عشق حقیقی و پاك با هوس‏های آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط كه مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول می‏نهد. جاذبه و دل ربایی‏ها مربوط به روزها و ماه‏های اول دوستی است. ولی دیری نمی‏پاید كه این روابط عادی شده و به جدایی می كشد. حس تنوع طلبی انسان از یك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث می‏شود برخی سراغ ازدواج و تشكیل خانواده نروند جامعه‏ای كه از تشكیل كانون خانواده استقبال نكند هیچ‏گونه ضمانتی برای رشد و شكوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبی‏ها و كمالات والای انسانی در پرتو تشكیل خانواده‏ای سالم، به فعلیت می‏رسد.

5. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی: در دوستی‏های موجود بین دختران و پسران، از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستی‏ها وجود دارد، این گونه دوستی‏ها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می‏گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهره‏ها و اضطراب‏هایی که گاهی لطمه‏های جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیب‏های این گونه روابط است.

6. محرومیت از ازدواج پاك: هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاكی‏ها و نجابت است. دخترانی كه در پی این روابط آلوده هستند در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و این امر باعث می‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگی به این روابط شرایط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد شود و دختران بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند. در پایان به چند پرسش اساسی اشاره می‏شود:
1. به نظر شما یك رابطه و پیوند مطلوب چه ویژگی‏هایی دارد؟
2. آیا روابطی كه بر پایه هوسرانی‏ها و سرگرمی‏های زودگذر است، می‏تواند روابطی پایا و پویا باشد؟
3. آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی شایسته ارتباط و دوستی است؟
4. آیا پسندیده نیست كه انسان سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پس انداز کند.


نام:برادرعلیرضاممحمدی-ـ-

وبسایت:ذکرننموده اند

سوال:

چرا پيغمبر(ص) فرمود كه سوره هود و نظاير آن مرا پير كرد؟

جواب:

در تحلیل این سخن آرا و نظرهاى گوناگونى مطرح شده كه برخى عبارتند از:

 1. حكیم سبزوارى معتقد است كه ویژگى سوره هود این است كه خداوند در آن، دستور به استقامت و پایدارى، به رهبر و امت اسلامى داده است؛ [فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ]؛هود (11)، آیه 112. [تو و همراهانت، پایدار باشید]. رسول حق، باید به گونه‏اى زندگى كند كه تا پایان راه، انسان‏هاى پایدار، او را همراهى كنند و این، بسیار دشوار است؛ هم استقامت شخصى دشوار است و هم استقامت امت.

 2. به باور علامه طباطبایى، آن چه جامع بین سوره هود و سوره واقعه و پیر كننده است، قیامت است؛ چون مسئله قیامت، در این دو سوره مطرح است و شاهد قرآنى استاد علامه این است كه قرآن كریم درباره آن روز مى‏گوید: كودك را پیر مى‏كند؛ [یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِیباً]؛مزمل (73)، آیه 17. عذاب آن روز و شدت و طولانى بودن آن، سبب‏پیر شدن است و مسئله قیامت، به وضوح در پایان سوره هود آمده است؛ [یَوْمَ یَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ. فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ. خالِدِینَ فِیها...]؛هود (11)، آیه 105 - 108.

 3. نویسنده كتاب فتوحات نیز بر این نظر است كه آن چه رسول اللَّه(صلى الله علیه وآله) را پیر كرد، همان فرمان [دور باش] خداى سبحان است. خداوند درباره بسیارى از اقوام در سوره هود، دورباد مى‏گوید؛ مانند دور باد قوم ثمود؛ دور باد قوم مدین؛ [أَلا بُعْداً لِمَدْیَنَ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ]؛هود (11)، آیه 95. خبر تلخ دور باد، انسان را پیر مى‏كند؛ زیرا مى‏ترسد كه شاید دستور دورباش از ساحت قدس الهى، به قوم وى برسد كه البته این بى‏ ارتباط با مسئله قیامت نیست. با در نظر گرفتن آیه [فَاَیْنَما تُولَّوا فَثمَّ وَجه اللَّه ]بقره (2)، آیه 115. و آیه [هُو مَعَكم اَیْنَما كُنتم]،حدید (57)، آیه 4 . باید دورى از خداوند، به دورى از رحمت خاص او معنا شود و گرنه مجموعه قهر و مهر الهى و جامع جلال و جمال حق، همه جا هست.ر.ك: جوادى آملى، تفسیر موضوعى قرآن، ج 6، ص 300.


 

نام:خواهرلیلااحمدوند

وبسایت:ذکرننموده اند

سوال:چرا حضرت محمد (ص) مانند پيامبران ديگر هر آنچه مردم از او به عنوان معجزه می خواستند نمي آوردند؟

جواب:توجه به این نكات می تواند ما را به پاسخ پرسش هدایت كند:

 1. هیچ دینی مانند اسلام و كتاب آسمانی آن قرآن، به علم و منطق و تفكر و استدلال و برهان و دعوت نكرده است. و گاه یك ساعت فكر كردن را برابر با هفتاد سال عبادت دانسته است.

 

2. معجزه غیر از خرافات است. معجزه كار خارق العاده و فوق العاده الهی است كه به دست انبیاء و امامان انجام می گیرد و بشر عادی بدون پشتوانه الهی از انجام آن عاجز است و راهی برای فراگیری و یادگیری آن نیز وجود ندارد. اما خرافات كارهایی است خلاف واقع یعنی غیر واقع را واقع جلوه دادن مانند خدا دانستن ماه و خورشید و بت ها، نحس دانستن سیزده و ... خرافات هم كاری است كه برای دیگران نیز انجامش ممكن است و راه فراگیری آن نیز ممكن است.

3. اقامه اعجاز در واقع اتمام حجت است، كسی كه درخواست معجزه می كند در واقع درخواست دلیل روشن بر اثبات امری می كند وقتی این دلیل اقامه شد و مسئله روشن گشت و هیچ نقطه مبهمی وجود نداشت باید آن را قبول كند و به لوازم آن پایبند باشد و اگر نه عذاب و گرفتاری های سختی درپی خواهد داشت، قرآن در مورد درخواست مائده آسمانی از طرف قوم حضرت عیسی(ع) چنین می فرماید: [عیسی بن مریم عرض كرد: خداوندا از آسمان مائده ای برای ما بفرست تا برای اول و آخرما عیدی باشد، و نشانه ای از تو،‌ و به ما روزی ده، تو بهتر روزی دهندگانی. خداوند دعای او را مستجاب كرد و فرمود: من آن را بر شما نازل می كنم؛ ولی هر كس از شما بعد از آن كافر گردد او را مجازاتی می كنم كه احدی از جهانیان را چنان مجازاتی نكرده باشم.] (مائده/114-115) چنان كه درباره پیامبر خاتم(ص) می فرماید: [ اگر او سخنی دورغ بر ما می بست ما او را با قدرت می گرفتیم،‌ سپس رگ قلبش را قطع می كردیم] (الحاقه/44-45).

 با توجه به نكات پیش گفته باید گفت:

پیامبراكرم (ص) به درخواست معجزه در موارد متعدد و فراوانی پاسخ داد كه به عنوان نمونه به این معجزات می توان اشاره كرد:

1. قرآن(اعجاز در فصاحت بلاغت اخبار عینی)
2. شق القمر
3. روان شدن آب از بین انگشتان آن حضرت.
4. جاری شدن آب چاه حدیبیه بعد از خشك شدن .
5. سیرشدن چهل نفر با یك ران بزغاله.
6. سجده كردن سنگ ریزه
7. شهادت گرگ
8. شفادادن چشم علی(ع) و دهها مورد دیگر(كشف المراد، علامه حلی، قم جامعه مدرسین، ص356) 4.
گاه علت عدم استجابت این بوده كه حضرت با رأفت و رحمتی كه داشته نمی خواسته درخواست كنندگان گرفتار عذاب های انكار معجزه شوند.

 نتیجه:

اولا، معجزه غیر از خرافات است.
ثانیا، پیامبران، مخصوصا پیامبر خاتم(ص) در موارد متعددی به درخواست معجزه مردم جواب مثبت دادند.
ثالثا، در آن مواردی كه جواب مثبت داده نشده یا به خاطر این بوده كه درخواست ها نامعقول بوده و یا به خاطر لجبازی بوده، و یا برای گرفتار نشدن به عذاب الهی بوده است.
در هر صورت باید توجه داشته باشیم که انجام کار خارق العاده به اذن خدا انجام می شود و دست مردم نیست که هرچه بخواهند همان شود . پیامبر خدا برای هدایت مردم دست به کار خارق العاده می زند و اگر کسی بخواهد با همان معجزه ها هدایت می شود .
 برای آگاهی بیشتر ر.ك: 1. معجزه شناسی، محمدباقر سعیدی روشن 2. تناقض نما یا غیب نمون‌، محمد امین احمدی 3. مرزهای اعجاز، آیه الله خویی، ترجمه جعفر سبحانی


سوال هابه صورت آرشیو میباشد اگرسوالی دارید میتوانید دربخش یاوری ها کلیک وسولتان رامطرح نمایید.. درصورت داشتن وبسایت هم آنرا ذکر وبرای اینکه نامتان نمایش داده بشود یانه هم مارااطلاع دهید.. متشکرم