درهمان حال که همه تنهایتان میگذارند..تنها خداهست پس تو هم بگو فقط خدا.

به پایگاه مرحوم کافی خوش آمدید.

دانلود سخنرانی شفاعت امام در روز قیامت از زبان مرحوم کافی

                         دانلود        

 

عرض دل

طبق درخواست از یک همسنگر بی نام که درخواست به توضیح دلیل و راز شهرت مرحوم داد ه اند بنده موظفم که جواب عرضه ی خودم را عرض کنم

به نظر شما دلیل دلیل شهرت مرحوم کافی در طی این چندین سال از دیدگاه شما چه بوده است؟

در طی این چند سال بنده مروری بر خدمات زندگی نامه و سخنرانی های ایشان داشتم  و در واقع دوباره مکرر به این جواب رسیدم که:
تنها اخلاص است که مرحوم کافی را متمایز از دیگر افراد کرده است

لذا طبق آیه ی صریح از قرآن کریم که خداوند هرکس را اخلاص داشته باشد و برای خداوند کار کند خداوند آنرا در دل مردم عزیز میکند

لذا از دیدگاه بنده به جز عنایت امام حسین به مرحوم کافی این دلیل را هم استنباط کرده ام...

چه قدر تکه شعر زیباییست

ز دست دیده و دل هر دو فریاد                که هرچه دیده بیند دل کند یاد

این تکه شعر را مرحوم کافی به نقل از باباطاهر فرمودند.

کافی مسکین زبهر دیدن رویت     گشته چو مجنون اسیر بر سر کویت

تشنه یک جام وصلت است ز جوبت      جام وصلت رسان به کام گدایان

خطیب و واعظ شهیر مرحوم کافی

روضه امام رضا«ع» توسط حجت الاسلام کافی


1-روضه امام رضا 1       دانلود
2-روضه امام رضا 2       دانلود
3-روضه امام رضا 3       دانلود

سخنرانی های تکان دهنده

واعظ شهیرمرحوم کافی

خیلی زیبا ومفید

درباب شیعه هاست وشفاعت امام صادق حتما دانلود بفرمایید خیلی تاثیرگذار می باشد

یک تکه دیگرازسخنرانی مرحوم دراختیارشماعزیزان قراردادم انشالله لذت ببرید

Marhoom Haj Sheikh Ahmad Kafiمرحوم حاج شیخ احمد کافی

we live in a man's life is a lesson for posterity Prazakhlas, truthfulness, being fearless, Hojjat Ibn al-Hassani, being a preacher Shhyrbvdn Vkhlash components is noble, passing through all these years Vkhatrh Bazyad Boil Byshtrvbyshtr is late enough in the hope The whole world is a good day Bazhvr Mahdi; God Zhvrhzrt M. Rahrchh close Trbgrdan
مرحوم حاج شیخ احمد کافی خراسانی ازمردان بزرگ وتاثیرگذار دوران جنگ وانقلاب اسلامی بود این بزرگوار درآن زمان خدمات وکارهای بسیار مهمی انجام داده اند که هنوز درخاطرمردم بعد ازاین همه سال هست،اکنون هرزمان که سخنرانی های این بزرگوار را گوش می دهیم اوج فیض ولذت راازسخنان ایشان می بریم،زندگی نامه این مرد درسی برای آیندگان می باشد زندگی پرازاخلاص،راستگویی،نترس بودن،حجة ابن الحسنی بودن،وخلاصه یک واعظ شهیربودن ازخصوصیات این بزرگوار می باشد،باگذشت این همه سال بازیاد وخاطره ی مرحوم کافی دردلها بیشتروبیشتر می شود به امید روزی که باظهور حضرت مهدی تمام دنیا به نیکی تبدیل شود؛خدایا ظهورحضرت مهدی راهرچه نزدیک تربگردان

سخنرانی تکان دهنده مرحوم درباره ی زلزله دراسلام اززبان کافی

این سخنرانی تکان دهنده بسیارزیبا ازمرحوم که درانتها برای انقلاب هرکس کافی هست

استاد کافی دراین سخنرانی شرح وتفسیرسوره ی زلزلت راهم ذکر می نمایند/به شماهم پیشنهاد میکنیم که حتمااین سخنرانی رادانلود نمایید برای دریافت برروی عکس زیر کلیک رنجه نمایید

آبادی بت خانه زویرانی ماست+هرعیب که هست ازمسلمانی ماست

تکه شعری زیبا ازمرحوم کافی که دربین سخنرانی های زیبایشان شنیدم ولازم دانستم که این قطعه شعرمذهبی زیبادرباره ی اسلام رابرای شماعزیزان دراینجا به ارمغان بیاورم..

شرح شعرزیبا بدین شرح است:

آبادی بت خانه...

            آبادی بت خانه...

زویرانی ماست

جمعیت کفرازپریشانی ماست

اسلام بذات خود ندارد عیبی

هرعیب که هست ازمسلمانی ماست


هرعیب که هست ازمسلمانی ماست

انشاالله درجلسات آینده البته بادرخواست شناعزیزان این گونه مطالب رابیشتردردسترس قرار خواهم داد/انشالله

سخنرانی تکان دهنده مرحوم کافی درباره ی جوان

سخنرانی زیبای مرحوم کافی درباره ی گناه برادران

این سخنرانی زیبای مرحوم کافی را درجمع سخنرانی های زیبای مرحوم کافی رابرگزیدم تابرای شما دوستان

دراینجابه صورت کتبی بیاورم..

این سخنرانی رابصورت کتبی باشرح جایگزینی خودم به آن شخص بزرگواربرای شماعزیزان عارض میشوم

ایشان فرمودند:

برای رضای خاطرخدایه کم ازاین دخترهافاصله بگیرید برادران..برای رضای خدا کم 

دنبال ناموس مردم بگردید وشانه به شانه این دختران حرکت کنید و..جهات تقوایی 

وورعی خودتونو حفظ کنید مااینقدر جوون داریم تواین دبیرستان ها ودانشگاه ها نگاه 

نمیکنند به این دخترها..جوان هم هستند تو همین تهرون آی جوونا تحصیل میکنی یا 

بی بندباری..درس میخونی یامتلک گفتن به دخترمردم یاد میگیری..دنبال دبیرستان 

ودانشگاه بناست بری یاشانه به شانه ناموس مردم میزنید بابا اونا حیاندارن 

دختراشونو جمع نمیکنند شماها چراشماها چرا متلک میگید شماها چرا نگاه میکنید 

شماها چراقاتیشون می شید شماها چراشانه به شانشان می زنید..میدونی بهت 

میگم دنبال این برنامه نباش چرا؟به جهت اینکه میبینی توهمین خیابون امیریه یاپایین 

ترویاتو خیابونای تهرون توهمون ساعتی که شماها دنبال شهوت وشهوت رانی 

هستید توهمون خیابون مهدی فاطمه داره قدم میزنه من دلم نمیخواد تو جوون شیعه 

رو تواون حال ببینه پسرفاطمه دلش خون بشه..بخدانفرین امام زمان لازم نیست 

کدورت قلب امام زمان نفرینه..تاثرقلب امام زمان نفرینه..جوانها یه کاری بکنید دعای 

حجةابن الحسن پشت سرتون باشه باشه..جوونهای عزیز یه کاری بکنید خوشحالی 

امام زمان بدرقتون باشه..مادرا خواهراکاری بکنید خوشحالی زهرا پشتیبانتون 

باشه..دخترهای جوان تهران یه کاری بکنید دعاهای زهرا پشتوانه زندگیتان باشه.

امیدوارم که لذت کافی رابرده باشید انشالله درجلسات آینده گلچین سخنرانی های

مرحوم کافی دردسترس شماعزیزان قرار میگیرد به صورت کتبی تانهایت لذت صحبت

ونطق بیان آن بزرگواررادرک نمایید..دوستان درصورت نیاز به بنده اطلاع دهید تا زندگی

نامه مرحوم کافی رابصورت pdfدراختیارشماعزیزان قراردهم درصورت نیازاینجاراکلیک 

نمایید واین درخواست رابرای ماارسال نمایید

ازهمراهی شمابزرگواران ممنونم/اللهم عجل لولیک الفرج

این فیلم تتنها فیلمی از مرحوم کافی است که در استان یزد برداشته شده است.

باسلام بعد از52 سال در آرزوی دیدن فیلمی ازمرحوم کافی بودیم که یک تکه فیلم"کلیپ" ازمرحوم کافی را یافتم که دراستان یزد اخذ شده است لکن به دلیل امکانات آن زمان کیفیت مطلوبی نداشته اما خوب بهتراز نبود است

فیلم مرحوم کافی

برای دانلود فیلم برروی عکس زیر کلیک راست کرده وگزینه ی save target asرادرفایرفاکس وsave linkرادراکسپلوررانتخاب نمایید..با تشکر.

زمان فایل:4:6دقیقه

اندازه فایل=9.4مگابایت

پسوند:mpeg-4 movie

مرحوم کافی/کافی/شهیدکافی/ ازبزرگان اسلام به شمار میرود..مرحوم شیخ حاج احمد کافی خراسانی مرحوم کافی-ه

مرحوم کافی/کافی/شهیدکافی/ ازبزرگان اسلام به شمار میرود..مرحوم شیخ حاج احمد کافی خراسانی مرحوم کافی-همگی برای رازشهرت مرحوم کافی هستند وسخنرانی های مرحوم کافی راشما میتوانید دراین وبلاگ دانلود نمایید/سخنرانی های مرحوم کافی/زندگی نامه مرحوم کافی/یا اینکه همگی مطالب وسخنرانی ها وعکسس های مرحوم کافی را میخواهید؟بله همگی دلمان میخواهد که بدانیم این بزرگواریعنی مرحوم کافی چه کسی بودند..مرحوم کافی زندگی شیرینی راداشتند..چراکه بادین زندگی نموده اند..مرحوم حاج شیخ احمد کافی خراسانی...http://hajkafi.blogfa.com/

مرحوم کافی..نام کتاب مرحوم کافی-اثرات مرحوم کافی درمذهب وشیعه-مجلس ختم بزرگداشت مرحومک افی

بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب : نغمه هائی از بُلبُل بوستان حضرت مهدی (عج) ؛ مجموعه سخنرانی های واعظ شهیر شهید حاج شیخ احمد  کافی ( رضوان الله علیه )               

  مولف کتاب : علی اکبر محدث شوشتری

  سخنان مولف کتاب : الحمدلله و الصلوة علی رسول الله و علی آله  آل الله و لعنة الله علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله.

  بهترین راه برای مبارزه با مفاسد اجتماعی ، آشنا ساختن مردم به معارف اسلامی میباشد که خود امری بسیار مشکل و دشوار است و هرکسی از عهده آن بر نمی آید ، زیرا که توشه علمی بسیار و اخلاصی دو چندان میخواهد ، و خوشبختانه در سیر تاریخ ، بعد از پیامبر و ائمه طاهرین - علیهم السلام - به بزرگانی برخورد می کنیم که با سلاح قلم و بیان در این میدان وارد شدند و به خاطر صلاحیت و ارزشی که داشتند خوب توانستند خدمت کنند و نام نیکی از خود باقی گذارند ، که شیخ مفید ، سید رضی ، مقدس اردبیلی ، حاج شیخ جعفر شوشتری و محدث قمی ( حاج شیخ عباس ، صاحب کتاب ارزشمند مفاتیح الجنان ) - رضوان الله علیهم اجمعین - از این دسته افراد میباشند که هیچ وقت خاطره آنها فراموش نمیشود.

  شهید مطهری (ه) درباره مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری و محدث قمی (ره) فرموده است : در جهان اسلام از نظر وعظ و ارشاد بی نظیر بوده اند که تا الآن به مثل آنها به وجود نیامده است.

  همچنین مردم کشور ما ، بلکه عموم شیعیان جهان خاطره جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد کافی خراسانی (ره) را فراموش نمی کنند.بزرگواری که در دروان سلطنت ظالمانه پهلوی منحوس که بحبوحه رواج فساد و بی بندوباری بود ، نه تنها در شهرهای ایران ، بلکه در کشورهای دیگر از قبیل کویت ، سوریه ، عربستان ، افغانستان ، و پاکستان منبر رفتند و با کمال شجاعت حرف خود را زدند و از حریم مقدس اهلبیت عصمت و طهارت و مرجعیت شیعه دفاع کردند و در این مسیر از هیچ چیزی هراس نداشتند و زندان و تبعید نیز او را از راهش باز نداشت. (( مات سعیداً و عاش سعیدا )).

 .

 

شهید شیخ احمد کافی رضوان الله تعالی علیه                                     

به یاد یکی از شهدای انقلاب ، شیخ احمد کافی (ره) سه صلوات و یک حمد

واقعا...

واقعا جای تاسف دارد در این دهه فجر از صدا و سیما این حقیر یک حرفی یا یک یادی راجع به شهید کافی نشنیدم ، در صورتی که یکی از پایه های پیروزی انقلاب اسلامی را شهید کافی با منبرهای جذابش پی ریزی کرد ، جلسات هفتگی دعای ندبه و منبرهای مختلفش در شهرهای مختلف ایران که جمعیت پای منبرش طبق نوشته به 100 هزار نفر هم می رسیده سهم به سزایی در پیروزی انقلاب داشته است ولی واقعا بعد از انقلاب تجلیل در خور شخصیت آن بزرگوار نشد ؛ علتش هم را باید از بعضی از آقایان دولتی پرسید ؟؟؟؟؟

ولی با اینکه 34 سال از شهادت ایشان می گذرد هر روز زنده تر می شوند و نوارهای ایشان بیشتر مورد استقبال جوانان قرار میگرد.

امر به معروف و نهی از منکر در اخبار { اهل بیت علیهم السلام }

حضرت رضا (ع) می فرماید باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و اگر نکنید بر شما بدهاتان مسلط می شوند پس هرچه خوبانتان دعا کنند مستجاب نمی شود.  وسائل الشیعه

پیغمبر اکرم (ص) میفرماید : هرگاه امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند پس رسیدن عذاب و قهر الهی را منتظر باشند { وسائل الشیعه }

برای ترویج احکام و معارف اسلام و اجرای امر معروف و نهی از منکر سایت را لینک و به دیگران معرفی کنید ، در جامعه امروز ما یکی از واجبات خدا که امر به معروف و نهی از منکر است متاسفانه ترک شده و افراد کمی به این فریضه واجب عمل میکنند ، عزیزان گرامی سعی کنید شما اقلا جزء امربه معروف  و نهی از منکر کنندگان باشید.

اجرتان با حضرت صاحب (عج)

راز شهرت مرحوم کافی-رازشهرت مرحوم حاج شیخ احمدکافی خراسانی

رازشهرت مرحوم کافی/دلایلی متعددبرای رازشهرت مرحوم کافی میتوان نام برد..اما رازشهرت مرحوم کافی رادراین راستامی دانیم  که رازشهرت مرحوم شیخ حاج احمد کافی خراسانی..به این دلیل می باشد..

گزارش+ 598 به نقل از برنا، شیخ احمد کافی در عصر پهلوی اول به دنیا آمد و در اواخر  دوران حکومت پهلوی دوم چشم از جهان فرو بست. در واقع دوران فعالیت‌های ایشان در عرصه‌های مختلف همزمان با نابسامانی‌ها و اوج فساد و فحشا، دین گریزی و دین ستیزی و نیز ضدیت با ارزش‌ها و کمالات انسانی بود. رژیم پهلوی از راه‌های مختلف همچون رسانه‌های گروهی با بهره‌برداری سود از روزنامه‌ها و مجلات ، کتب ، نشریات ، رادیو و تلویزیون ... و مکان‌های مخرب و تأثیرگذار از قبیل کاباره‌ها و سینماها ، تئاترها ، کلوپ‌ها ، فرهنگ‌سراها، پارک .. سعی نمودند که زمینه‌های سقوط ارزش‌های اخلاقی را در جامعه ایران آن زمان فراهم نمایند که البته اثرات این اقدامات هنوز هم در جامعه امروز ما سنگینی می‌کند.




صدایی خوش در حرم آقا
عاشق دلباخته، مرحوم کافى، از سن هشت سالگی به خاطر صدای رسا و خوبی که داشت، دعای کمیل را در حرم امام رضا(علیه السلام) می خواند که مورد استقبال بسیاری از مردم قرار گرفته بود و نیز در مدتی که در نجف ساکن بود، به دستور آیت الله مدنی تبریزى، دعای ندبه، مدرسه ی «سید» در نجف و نیز دعای کمیل بارگاه ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را قرائت می کرد. که افراد بسیاری از دور و نزدیک در این مجالس دعا حاضر می شدند.

از سال ۱۳۴۰ه.ش که آقای کافی به تهران رفت و در این شهر ساکن شد. جلسات دعای ندبه را در منزل خویش برپا می کرد. به دلیل استقبال پر شور و کم نظیر مردم و کمبود جا، بر آن شد تا با کمک برخی از بازاریان و خیّرین تهران، «مهدیه» را در خیابان ولی عصر(عج) تهران بنا نهد.

سفر به ۱۰۸ شهر ایران
مرحوم حاج شیخ احمد کافی در راستای اهداف بلند خویش که در رأس آنها تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب تشیّع بود، به شهرهای مختلف کشور سفر می کرد و در آن شهرها به تشکیل و بنای مهدیه همّت می گمارد، تا مردم به ویژه جوانان را در آن شرایط و فضای فساد آلودی که رژیم ستم شاهی پهلوی در به وجود آورده بود، به مجالس و هیأت های مذهبی جذب نماید. که از آن جمله می توان به مهدیه های رشت، سیرجان، کرمان و در رأس آنها مهدیه ی تهران اشاره نمود که تا این زمان هم مورد توجه جوانان هیأتی می باشد.

مرحوم کافی می گفت: «من به ۱۰۸ شهر ایران سفر کرده ام و در آن شهرها به سخنرانی پرداخته ام» که با در نظر گرفتن وسایل ارتباطی آن روزها، این کار بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است.

یکی از ویژگی های مهم مرحوم آقای کافی در سفرهای تبلیغى‌شان این بود که در هر شهری که می رفتند، سعی می نمودند اختلافات بین هیأت ها را برطرف کنند و باعث اتّحاد و یگانگی هیأت ها شوند تا ضمن تشکیل یک هیأت بزرگ، مراسم مذهبی منسجم تر و باشکوه تر برگزار شود و همچنین ایشان این هیأت ها را زیر نظر علما و بزرگان آن شهر قرار می داد تا از انحرافات فکری و عملی آنها جلوگیری شود.

کافی و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم
ایشان علیرغم کشمکش‌های روح فرسا و احضارهای مکرر جانکاه از جانب مقامات پلیس و نیروهای امنیتی رژیم و ایجاد مزاحمت‌ها و اذیت‌ و آزار و در گیری با مأموریان کلانتری‌ها و ساواک خانه‌ها، با حضور فعال خود به ارائه خدمات دینی و ارشادی و تبلیغی و حمایت از گروه‌های مبارز و پرورش نیروهای پر استعداد برای مبارزه با بیدادگرها و بی‌دینی‌ها و خودکامگی‌ها می‌پرداخت. کافی زمانی احضار و زمانی دیگر در بازداشت و گاهی تبعید می‌شد و این فشارها و محدودیت‌ها ، باعث نشد وی دست از فعالیت و مبارزه بردارد. به طوری که دو سال قبل از رحلتش یعنی در سال ۱۳۵۵ که به مدت دو سال به ایلام تبعید شد، ایشان به خدمات اجتماعی و فرهنگی در این شهر دست زد. به هر حال واعظ شهیر، شیخ احمد کافی در ۳۰ تیر ماه ۱۳۵۷ بر اثر تصادف رانندگی ـ مرگ مشکوک ـ جان شیرین خود را از دست داد.

راز شهرت ایشان از زبان آقازاده
حجة الاسلام حاج محسن کافی (آقازاده مرحوم حاج شیخ احمد کافی) نقل می‌کند: یک روز با دوستان به دیدار مرحوم کافی می‌رفتیم. در راه یکی از دوستان پرسید: حاج آقا! آقای کافی که مجتهد نیست، چطور شده همه مردم او را دوست دارند و پای منبر او می‌آیند؟ گفتم: الان به دیدارش می رویم و از او می پرسیم. مرحوم کافی بعد از منبر داخل اتاقی می نشستند و علما به دیدار ایشان می آمدند.



بعد از احوال پرسی گفتم: حاج آقا کافی! مردم می گویند شما که مجتهد و عالم نیستید، پس چرا این قدر معروف هستید؟ مرحوم کافی فرمود: آری! همین طور است.

روزی رژیم شاه ملعون مرا به کرمانشاه تبعید کرد. یک شب مرا در خرابه ای گذاشتند و من از وحشت، قلبم درد گرفت. بعد از چند روز به تهران آمدم، آقای فلسفی را دیدم، ایشان حال بنده را پرسیدند، گفتم: قلبم درد می کند.

گفت: اگر می خواهی شناسنامه ات را بده تا رفقا برایت ویزا بگیرند، برو خارج عمل کن تا قلبت خوب شود. گفتم: اگر می خواهی ویزای خارج بگیری و مرا بفرستی زیر دست یک مشت دکترهای بی دین و یهودی و کافر و بعد هم معلوم نیست خوب شوم، بیا یک ویزا بگیر و برویم کربلا پیش طبیب اصلی و ارباب کل آقا سید الشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام تا شفایم را از آقا و ولی نعمتم بگیرم.

ویزا گرفته شد، در کربلا پیش کلیددار حرم آقا امام حسین علیه السلام رفتم و گفتم: آقا جان! حرم را در چه روزی می شویید؟ گفتم: در فلان شب. گفتم: آقا جان! عطر یا گلابی نیاز هست که با خود بیاورم؟ گفت: نه! نیاز نیست.

من رفتم و آن شب بر گشتم، وارد حرم شدم و همان طوری که داشتم حرم را می شستم منقلب شدم و فهمیدم آقا میخواهد به بنده عنایت و لطفی کنند. فهمیدم یک چیزهایی میخواهند به من بدهند، پریدم ضریح را گرفتم ودادند آنچه را که میخواستند بدهند و از آن شب به بعد معروف شدم(۱).

دانلودعکس های مرحوم کافی-عکس های مرحوم حاج شیخ احمد کافی خراسانی


بسم الله الرحمن الرحیم

بدلبل بالا رفتن حجم وبسایت..ازنمایش عکس های مرحوم کافی معذورم..اما برای دانلود 61 عکس ازمرحوم کافی با حجم 3مگابایت برروی دانلودزیر کلیک نمایید

دانلود



نظر استاد دانشمند درمورد مرحوم حاج کافی...

استاد دانشمند در یکی از سخنرانی ها خوابی را از یکی از آقایان اهل علم تعریف کرد که مضمون خواب این چنین است:

«این عالم بزرگوار می گوید خواب دیدم که خیمه ای برپا کرده اند و سر در آن خیمه نام مبارک صاحب الزمان حک کرده اند فهمیدم این خیمه یوسف زهراست.

نزدیک که رفتم دیدم دربان این خیمه را میشناسم خوب که نگاه کردم دیدم بلبل بوستان آل محمد حاج شیخ احمد کافی است.

 استاد دانشمند در سخنرانی آن شب خود گفتند:«حاج شیخ احمد در پیشگاه امام زمان خیلی آبرو داره نذارید قبر و یاد حاج شیخ غریب بمونه.ایشان گفتند هر وقت مشکلی برایم عارض می شود یه هدیه  نذر روح حاج شیخ احمد کافی می کنم و جالب اینجاست تا به حال هیچ وقت نشده مشکلم حل نشه ! این ها نشان از اخلاص شهید کافی هست .مطمئن باشید کافی مورد عنایت آقا هستند...»

ـ«حاج شیخ احمد کافی عاشق مهدي (عج)»ـ

ـــــــــ«عاشق مهدي (عج)»ــــــــــــــ

مرحوم كافي كه مويه‌هاي جانگدازش در فراق حضرت مهدي(عج) تا هنوز در گوش عاشقان آن حضرت طنين‌انداز است

 وعده ديدار او را به آن جهان برد... او بارها وصيّت كرده بود: «وقتي من مردم، اگر در بين هفته بود، جنازة مرا بگذاريد تو سردخانه باشد، تا صبح جمعه، رفقا دور جنازه‌ام دعاي ندبه بخوانند و چند تا يا صاحب الزمان بگويند كه مرده‌ام هم اين ناله‌تان را بشنود

سلام بر آن ناله‌هاي عاشقانه كه قوام گردون‌اند و شفاي دل عاشقان هست... روح مرحوم كافي شاد و جان او ميهمان معشوقش، مهدي(عج) باد....

حاج شیخ احمد کافی بلبل آل محمد در یکی از سخنرانی ها در مورد پدرش این طور نقل می کند:

"پدر من یک وقتی کاسب بود الان کاسب هم نیست داخل خانه نشسته. عالم هم نبود.پدر بزرگ من یکی از علما بود.... با اینکه پسر بزرگش هستم...زن دارم...چهار پنج تا بچه دارم...اما ای جوان های عزیز ای کاسب ها ای تاجر ها ای محصل ها ای کارگر ها به همه شما می گویم.به جان وای عصر(عج) قسم. با این ریش و با این عمامه و با این قبا و با این عبا و یک مختصر عنوانی که در اجتماع دارم ....اگر میروم مشهد یا پدرم می آید به تهران در جلوی برادر هایم و زن و بچه هایم خم می شوم و دست این بابای پیرم را مکرر بوسه می زنم چون خیر از این کار دیده ام"

«مراسم ختم حاج شیخ احمد کافی»

«مراسم ختم»

پس از رحلت مرحوم كافي پيامهاي تسليت از دور و نزديك به خانواده ايشان فرستاده مي‌شد..

 پيامهاي تسليت حضرات از جمله: سيّد شهاب‌الدّين مرعشي نجفي، ‌سيّد محمّدرضا گلپايگاني، ‌سيّد محمّد وحيدي، ‌سيّد احمد خوانساري، شيخ عبدالرّحيم كني، سيّد جواد خوانساري، سيّد محمّدرضا بروجردي، محمّدتقي فلسفي، سيّد صادق شريعتمداري، سيّد محمّد سرور واعظي رهبر شيعيان افغانستان از آن جمله بود.

 

 

در اوّلين مجلس ختم ايشان كه در مسجد "سيّد عزيزالله" تهران و به دعوت آيةالله سيّد احمد خوانساري تشكيل شد...

و‌بيش از پنجاه هزار نفر شركت كردند، و مجلس بعدي در مسجد" ارگ" به دعوت آيةالله فلسفي برگزار شد و پس از آن نيز مجالس ختم در بسياري شهرها ادامه يافت كه معمولاً در پايان، با تظاهرات خياباني و شعارهايي عليه رژيم همراه بود....

«مراسم تشييع و تدفين حاج شیخ احمد کافی»

«مراسم تشييع و تدفين»

جنازه مرحوم كافي، همان روز، با نظارت ساواك به قوچان منتقل شد،...

 ‌اما مردم جنازه ايشان را از بيمارستان خارج كرده و پس از غسل دادن و كفن كردن،

 با تشريفات خاصّي، ‌به مشهد بردند. مردم، تشييع جنازه گسترده‌اي را از ميدان فردوسي مشهد به سمت خانة شيخ زين‌العابدين كافي (عموي مرحوم كافي) و از آن‌جا به طرف حرف مطهّر ترتيب دادند.

 

اين مراسم با شكوه كه با شعار " درود بر خميني" همراه بود مورد حملة مأموران رژيم قرار گرفت؛

 آنان با چماق و گاز اشك‌آور به مردم حمله‌ور شدند كه منجر به‌شهادت شش نفر و زخمي شدن تعدادي از تشييع كنندگان شد.

 مردم جنازه را پس از تشييع، براي انجام نماز به حرم مطهّر آوردند، امّا نماز ايشان با دخالت مأموران امنيّتي ناتمام ماند؛...

مأموران جنازه را از حرم بيرون برده و به دستور استاندار خراسان همراه برادران و عموي مرحوم كافي، به تهران بردند

و در فرودگاه تهران نيز مخفيانه و در محافظت گارد پليس و كماندوها به پزشكي قانوني انتقال دادند.

 نيروهاي پليس به جمعيّت چند هزار نفري كه در فرودگاه منتظر جنازه بودند، ‌اعلام كردند كه جنازه تحويل پزشكي قانوني شده و در فرودگاه نيست.

خانواده مرحوم كافي خواستند جنازه را تا صبح جمعه در سردخانه نگهدارند تا به وصيّت آن مرحوم عمل كرده باشند، امّا نيروهاي امنيّتي چنين اجازه‌اي به ايشان ندادند

  كه مبادا موجب گردهم آمدن مشتاقان ايشان و در نهايت، آشوب يا تظاهرات شود...

 

واز خانوادة ايشان خواستند نوشته‌اي را  براي درج در روزنامه -- به مقامات بدهند؛

 به اين مضمون: "به اين علّت كه ممكن است بازهم به خاطر تشييع جنازه كسي كشته شود، ‌ما بر خلاف وصيّت برادرمان جنازه را در بهشت زهرا دفن و هزينة مجالس ختم را صرف امور خيريّه خواهيم كرد."

اين پيشنهاد با مخالفت سرسختانه خانواده مرحوم كافي روبرو شده و پذيرفته نشد.

رژيم بناچار قبول كرد كه جنازه به مشهد برده شود، امّا اجازه دفن در حرم را نداد و جنازه را از فرودگاه مستقيماً به خواجه ربيع برده و همان شب به خاك سپرد...

«مرگ غير عادي حاج شیخ احمد کافی»

«مرگ غير عادي»

ایشان بعد از توقّف در شيروان و اقامه نماز صبح روز شانزدهم شعبان، به سفر ادامه داد، امّا در

 چند كيلومتري مشهد (ناگهان «آلاجوق») تصادف دلخراشي روي داد كه منجر به كشته شدن وی و زخمي شدن خانواده‌اش شد.

 در اين تصادف كه در اثر برخورد چهار خودرو سواري با يك «ريُو ارتشي رخ داد، ‌شش نفر كشته و تعدادي نيز زخمي شدند كه توسّط مردم به بيمارستانهاي قوچان و مشهد منتقل شدند.

 

برادر مرحوم كافي (حاج حسن كافي) تصادف خودرو برادرش را ساختگي و نقشة رژيم مي‌خواند و اين نكات را نيز شاهد ادّعاي خويش مي‌آورد:...

راننده مردي بود به نام جعفر عنابستاني (كارگر سابق چاپخانه) كه بر خلاف ميل مرحوم كافي و با اصرار خودش براي ايشان كار مي‌كرد.

در آن حادثه همه سرنشينان خودرو به گونه‌اي صدمه ديده بودند، مگر شخص راننده كه كاملاً سالم مانده بود.

خودرو او با يك «ريُو» ارتشي برخورد كرده بود.

بعد از تصادف، خودرو ارتشي بسرعت از محل دور شده و صحنة تصادف به هم زده شده بود.

پليس راه از دادن كروكي صحنه تصادف خودداري كرده و پليس مشهد را مسؤول اين كار دانسته بود.

براساس نقشه‌اي كه پليس محل از صحنه تصادف كشيده بود (كروكي محل) راننده مرحوم كافي مجرم شناخته شده بود.

مأمورين ساواك از ملاقات خانواده مرحوم كافي با راننده - كه در زندان به سر مي‌برد - جلوگيري كرده بودند.

سفر اجباري حاج شیخ احمد کافی

سفر اجباري..

حضرت امام خميني، در نيمة شعبان سال 1357 با صدور بيانيّه‌اي خاطرنشان كردند كه شادماني و سرور بر روي اجساد به خون خفتة فرزندان اسلام و در حالي كه بسياري از عزيزان ملّت، در تبعيد و زندان و شكنجه بسر مي‌برند

،‌جايز نيست؛ و از همة مردم خواستند براي ادامة نهضت و اعلان مبارزه با جنايات رژيم از بر‌پايي جشن و چراغاني خودداري كرده و برپايي مراسم عيد را به روزي واگذارند كه بنياد ظلم و ظالم را از بين ببرند.پس در آن م.قع جشن نیمه شعبان لغو شد...

اين بيانيّه باعث شد كه مرحوم كافي نيز مانند بسياري ديگر از مردم و روحانيون، از برپايي جشن و چراغاني،كه هر سال به گونه‌اي باشكوه در مهدّيه برپا مي‌شد، خودداري كنند،...

 اما سازمان اطلاعات و امنيت كه از اين اقدام به ستوه آمده بود،‌مرحوم كافي را احضار كرده و

 ضمن مشاجره لفظي و حتّي ضرب و شتم او را مجبور كرد كه يا جشن و چراغاني هرساله را ادامه دهد و يا تهران را ترك كند و به مشهد برود.

مرحوم كافي نيز اگر چه قرار بود در روز نيمة شعبان، ساختمان بانك اسلامي و كتابخانة مهديّه را افتتاح كند، ‌ولي به خاطر پيروي از امام و همراهي با نهضت اسلامي، تهران را ترك كرد و ظهر روز پنجشنبه 30/4/1357 راهي سفر اجباري به مشهدّ مقدّس شد...

ارادت مرحوم كافي به امام خميني(ره)...

ارادت مرحوم كافي به امام خميني(ره)

مرحوم كافي از ياوران انقلاب اسلامي ايران و مبارزه بر عليه حكومت شاهنشاهي بود

 و در اين راه بارها، در سخنرانيهاي خود، از امام خميني حمايت و او را به بزرگي ياد مي‌كرد. براي نمونه، در يكي از سخنرانيهاي خود، خطاب به حضرت امام، چنين مي‌گويد:

---«آيةالله العظمي خميني! بزرگ مرجع شيعه، افتخار قرآن، افتخار اسلام، افتخار اهل بيت، افتخار دين،‌ افتخار روحانيت،‌ مدافع اسلام و شيعه! با توام آقا؛ قربانت بشم آقا! كنار قبر جدّت علي(ع) بگو: خدا! آقام كي مي‌ياد؟»---

وي به خاطر همين‌گونه سخنرانيها، كه گاه با حمله به اسرائيل و مزدوران آمريكا نيز همراه بود،

بارها دستگير و روانه زندان شدند.

برای دیدن ادامه برروی ادامه مطلب درپایین کلیک نمایید


ادامه نوشته

خدمات اجتماعي حاج شیخ احمد کافی

خدمات اجتماعي مرحوم کافی خراسانی

تأسيس مهديّه: استقبال گسترده مردم تهران از جلسات سخنراني و مراسم دعاي كميل و ندبه، به طور گسترده و عدم گنجايش منزل ايشان، باعث شد كه وي ساخت مهديّه را پيشنهاد كند؛ كه با استقبال بازاريان و مردم روبرو شد. او با فروش منزل خود و كمك چهارتن از بازاريان خوشنام تهران و نيز عدّة زيادي از مردم، توانست زميني، چهارهزارمتري، در خيابان وليّ‌عصر، در تاريخ19 بهمن 1348 هجري شمسي با نام مهديّه خريداري كند، كه ساختمان اوّلية آن بيش از پانزده‌هزار نفر گنجايش داشت.

كمك به نيازمندان: اين كمكها به گونه‌هاي مختلفي صورت مي‌گرفت؛ مثلاً پرداخت كمكهاي نقدي و غير نقدي ماهانه به صدها خانوادة بي‌سرپرست و يا لوله‌كشي آب براي ده‌ها خانه در جنوب تهران و يا تأمين سوخت بعضي خانواده‌ها و فرستادن هدايايي چون كفش، لباس وكه به مناسبتهاي مختلف انجام مي‌گرفت؛ اگر چه پس از مدّتي، مرحوم كافي به همين دليل و با عنوان كمك به خانوادة چريكها و خرابكاران، دستگير و زنداني شد.

پس از آزادي مرحوم كافي از زندان- كه سه ماه طول كشيد- ساواك، علاوه بر تعطيل همة برنامه‌هاي نيكوكارانة مهدّيه، وي را براي يك سال، به ايلام تبعيد كرد.

ساخت درمانگاه: از ديگر خدمات مرحوم كافي، ايجاد يك واحد درماني با كمك پزشك و چند پرستار بود كه در برآوردن نيازهاي پزشكي مردم محروم، بسيار نقش داشت.

اين واحد درماني كه در داخل ساختمان مهدّيه بنا شده بود، داروهايي را كه خود مردم به آنجا مي‌آوردند -كه گاه داروهاي بسيار كم‌ياب نيز بود- به رايگان، ‌در اختيار نيازمندان قرار مي‌داد.

ايجاد صندوق قرض الحسنه: بناي نخستين اين صندوق در واپسين روزهاي عمر مرحوم كافي گذارده شد؛ امّا فعّاليّت اصلي آن چندي پس از رحلت وي آغاز شد.

تأسيس حوزة علميّه؛ كه با استقبال خوب مردم روبرو شده و زير نظر هيأت مديره اداره مي‌شد.

خدمات در تبعيد: مرحوم كافي در زمان تبعيد، خدمات ارزنده‌اي را با كمك و هم‌ياري اهالي نيكوكار محل، به انجام رساند، تأسيس حوزة علميّه و ساخت مسجد، مدرسه و حمّام در شهر ايلام و ساخت و بازسازي چندين حمّام و مسجد در شهرهاي ديگر استان ايلام، چون: مهران‌غرب، دهلران، اسلام آباد غرب و روستاهاي اطراف، از آن جمله است.

وي همچنين در طول مسافرتهايش به شهرهاي گوناگون ايران بناي 72 مهديّه را با كمك اهالي محل پي‌ريزي كرد. او حتّي در عربستان سعودي نيز - كه هر سال براي حجّ به آن جا مي رفت - فعّاليّت داشت؛ كه كمك به سادات "نُخاوله" با هزينة نيكوكاران ايراني و احداث چاه آب در روستاي "اوريز" و ساخت چندين مسجد و مهديّه، بخشي از آن است.

ازدواج مرحوم حاج شیخ احمد کافی+راه ورسم ازدواج

/**/

ازدواج...

حجة الاسلام كافي در سن 23 سالگي با فرزند مرحوم آيةالله سيد حسين شاهرودي كه از زاهدان و عالمان معروف مشهد بود، ازدواج كرد، ثمرة اين ازدواج، هفت فرزند بود به نامهاي:

رضا، محسن، مهدي، هادي، مجتبي، مليحه و حميده.

«زندگي‌نامه مرحوم حاج کافي »+زندگی نامه کامل حاج شیخ احمد کافی خراسانی

/**/

زندگی نامه مرحوم شیخ حاج احمد کافی خراسانی...


خطيب و واعظ شهير، حجة الاسلام و المسلمين حاج احمد كافي در سال 1315 هجري شمسي در شهر مقدّس مشهد، در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود. پدر وي مرحوم ميرزا محمد كافي، فرزند حاج ميرزا احمد كافي يزدي، از علما‌ و روحانيون پرهيزگار و وارسته بود.

كافي در سال 1321، در سنّ شش سالگي، وارد دبستان شد.

 از ده سالگي در محضر حاج ميرزا احمد كافي يزدي به تحصيل علوم ديني پرداخت و در كسب رتبه‌هاي عملي و علمي بسيار كوشا و موفّق بود

. وي پس از دو سال وارد مدرسة علوم ديني مشهد شد و در هجده سالگي به همراه جدّش براي ادامة تحصيلات علوم ديني، رهسپار نجف اشرف شده، در مدرسة «سيّد» زير نظر استاداني چون آيةالله خويي، آيةالله ‌سيد اسدالله مدني تبريزي، آيةالله حسين راستي كاشاني به تحصيل علوم ديني مشغول شد.

شيخ احمد كافي كه از آغاز با محبّت اهل بيت پرورش يافته بود، علاقة زيادي به حضور در مجالس امام حسين(ع) از خود نشان مي‌داد همين علاقه و حضور او در اين مجالس، در پي‌ريزي شخصيّت او به عنوان واعظ و خطيبي مشهور بسيار مؤثّر بود.

وي پس از مدّتي، از طرف آيةالله مدني، مأمور خواندن دعاي كميل در صحن امام حسين(ع) و دعاي ندبه در مدرسة سيّد شد.

برای دیدن ادامه مباحث لطفا نکته ی مورد نظرتان رادربخش موضوعات انتخاب نمایید

دانلود سخنرانی های مرحوم کافی

باسلام برای دانلود لطفا برروی هریک کلیک راست نمایید وبعد save file asراانتخاب نمایید

بهای دانلودها:سه صلوات

تعدا سخنرانی ها:71

عابدوشیطان


ابوبقل کاتب


علامه حلی


عمل هنده


میراسحاق استرآبادی


آیت الله اصفهانی


دین وحجاب


دعای کمیل


دعای ندبه


عبدالحمید قزوینی


حدیث کساء


حضرت زهرا{س}


اسماعیل هر قلی


جمکران


مرد کاشانی


نوزدهم رمضان


صالح پیامبر(ص)


شیخ مفید


شیخ حسن آل رحیم


شناخت امام زمان


اسلام وزلزله


دستان شفابخش


صفات مومن


مامون


صبروصدق


عجایب خلقت طبیعتجدید


حفظ اسرار ومدارایی با مردم


ابراهیم ونمرودجدید


علی کیست؟جدید


پیامی از کره ماه به بشریتجدید


بیان حکایات زیبا("از ازدواج دختر پادشاه روم ا امام حسن عسکری تا متولد سشدن امام زمان")جدیدوزیبا


به خودتون رحم کنید<کلیپ صوتی زیبا و شنیدنی از سخنان تکان دهنده مرحوم استاد کافی درباره تأثیر گناه بر خود انسانجدید وزیبا


قسمت اول ولادت امام زمان


قسمت دوم ولادت امام زمان

ایمان"1"


ایمان"2"

مدافعان دین الهی


مدافعان دین الهی 2


حقیقت ایمان


حقیقت ایمان 2


 خصوصیت مؤمن واقعی

خصوصیات مومن واقی تکه دوم


نشانه های مومن
نشانه های مومن تکه ی دوم
گناهان کبیره
گناهان کبیره تکه ی دوم
قلب های مردم
قلب های مردم 2
فساد
فساد2

اصلاح امت


اصلاح امت تکه ی دوم
شرابخواری
داستان زیبا ی سلیمان ومورچه
داستان ملامحمد-برگشتن درون قبر-امام حسن


معجزه امام رضا2


داستان انارخواستن حضرت زهرا


داستان انار خواستن حضرت زهرا2
قضیه انار-دختری دراه نجف
قضیه انار-دختری درراه نجف2
تقوا درخلوت-قواص وبلم

تقوادرخلوت 2


جنایات هارون الرشید


حضرت عباس


حضرت عباس2


یوسف وزلیخا


یوسف وزلیخا2

سخنان مرحوم شیخ حاج احمد کافی خراسانی...کتبی وصوتی............................

بي تو دنيا بر سرم آوار شد

بين ما هر پنجره ديوار شد

آنكه اول نوش دارو مي نمود

بر لب ما زهر نيش مار شد

درد ما در بودن ما ريشه داشت

رفتن و مردن علاج كار شد

عيب از ما بود از ياران نبود

تا كه ياري يار شد بيزار شد

عاقبت با حيله سوداگران

عشق هم كالاي هر بازار شد

آب يكجا مانده ام دريا كجاست ؟

مُردم از بس زندگي تكرار شد ...

سخنان شهیدشیخ احمد کافی (ره) : یکی از شهرستانهایی که من وعده می کنم چند ساله می رم ، شهر ساوه است نزدیکه قُمه ،سه سال پیش ، یادتون وبا و طاعون گاو آمده بود ، گاوا چقدر مردن ، تو تهران به این عظمت چهار شبانه روز یک مثقال شیر و کره و ماست نبود از طرف بهداشت جلوگیری کرده بودن کسی نخوره ، مبتلا میشه ، ما سوار ماشین شدیم عصری بود برم ساوه ، از جاده مهر آباد رفتم تو جاده ساوه ، یک وقت دیدم چند تا از این ماشینای سربازا وایساده ، گفتم چه خبره ، گفتن این سربازا آمدن جلو این دامداری ها این گاوایی که مبتلا می شن به وبا و طاعون فوری سر و دم شون می گیرن می اندازن تو ماشین می برن تو صحرا آتش می زنند ، گاو یکی دو هزار تومن یکی سه هزار تومن ، یکی از گاودارهای مهم تهران که دو هزارتا گاو تو گاوداریش داشت ، همین جور که ماشین ما وایساده بود راه بند آمده بود ، یک وقت دیدم از اون طرف جاده سر برهنه پام برهنه آستیناشو زده بالا مثل دیوانه ها ، آمد از تو دام داریش بیرون از جلوی ماشین من رد شه بره آنور خیابون تو جاده ساوه ، یه وقت تا دید من جلو نشستم دوید آمد ، حاج آقا جون قربونت بشم آقای کافی جان یه دعایی ، یه توسلی ، یه ختمی ، یه چیزی سراغ نداری ، گفتم برای چی ؟ گفت از دوهزار تا گاو من سی چهل تاش مونده ، همه مُردن ، گفتم انشاء الله ایناشم می میرن راحت باش !!! این ختمی که یادت می دم همینه !!! این خیلی ناراحت شد گفت حاج آقا من چه هیزم تری به شما فروخته بودم چه حساب خورده ای داشتم که تو این گرفتاری ، این جور به من می گی ، گفتم گوش کن تا بهت بگم ، گفتم روزی چقدر شیر داشتی ؟ گفت : روزی هشت خروار می دادیم به کارخانه شیر پاستوریزه ، غیر آنچه را به مغازه دارها می دادیم ، شیرم تهران یه مَن پنج تومن شش تومن ؛ گفتم خوب ، گفتم تو همون بحرانی که خدا این قدر کمکت می کرد و لطف بهت می کرد ، یه سئوال راستشو بگو ، اگر یک زنه بیچاره ی ، بدبختی صبح می آمد جلوی دامداریت تو دفتر شما حاج آقا رو می خواست ، می رفتی پیشش ، می گفت آقا شوهر من عمله است روزی 10 تومنش می دن ، هفت هشت تا هم بچه داریم ما زور بزنیم نون خالی مون میشه خدا هم یه بچه ای به من داده شیر خواره است شیر پستونمم نمی دونم چطور شده سر این بچه خشک شده چیزی هم نداریم دیگه ما پول نداریم یک دونه جعبه شیر خشک هشت تومن پنج هزار برای بچه بگیریم ، شما که این همه شیر داری و گاو ، روزی یک کیلو حواله کن منِ بدبخت بیام شیر بگیریم این بچه بی گناه مظلوم معصومم از گرسنگی این قدر گریه نکند و داد نزند پهلوش درد بیاد ، شما رو به خدا اگه این بیچارهِ می آمد بهت می گفت حواله می کردی ؟ یک وقت آقا مثل سپند روی آتیش شد ، گفت حاج آقا به خدا قسم یکی دو تا از این بیچاره ها آمدن جوابشون ندادم که خدا بیچارم کرد ، گفتم پس انشاء الله اون سی چهل تا دیگش هم می میرن !!! گوش می دی ، آی مردمی که خدای متعال لطف و محبت و احسان بهتون می کنه گاهی دستتون به دهنتون می رسه دور و وری ها را بپایید :

شکرانه ی بازوی توانا          بگرفتن دست ناتوان است

تو فقرای فامیلتون کارگر نیست ؟

به پدر و مادرای فقیرتون کمک می کنید ؟

وقتی کمک می کنید این قدر آقا هستید که بی منت کمک کنید ؟

قرآن می گوید : لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنّ‏ِ وَ الْأَذَى (سوره بقره آیه 264 ) با منت گذاشتن و اذیت کردن و اینا صدقات و کارهای خیری که دارید باطلش نکنید ، از بین نبرید ، یک دست کت و شلوار برای یه بچه یتیم گرفته ، این قدر این آدم پسته هر وقت جلوی پنجاه نفر جمعیت می رسه این بچه یتیمه رو صدا می زنه میگه بچه جون بیا جلو ببینم ، میاد جلو ، میگه راستی این پارچه کت و شلوارت خوب در آمد ، می خواد تو گوش این بقیه بکنه که پارچه اینو من خریدم.

..............