گواهى عباس ، عموى ديگر پيامبربه امام علی(ع)
سيد بن طاووس از کتاب وصيت عيسى بن مستفاد نقل مى کند که پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) در شب درگذشت خود، عباس ، عمويش ، را خواست و با او خلوت کرد و گفت : عباس ! بدان خداوند از من تعهد گرفته که به عموم مردم و به خصوص به اهل بيتم ، ولايت على را اعلام کنم . هر که مايل است ايمان بياورد و هر که مايل نيست کفر ورزد. يا اباالفضل ! عباس ! اينک عهد و پيمان اسلام را تجديد بنما و فرمانروايى و امامت و امارت امامان را بپذير. مبادا با زبان اقرار کنى و با دل انکار. آنگاه فرمود: با عزيزان خانواده ام به نزاع برخيزند و آنها را عقب بزنند و گروهى را خداوند عزيز کرده خوار نمايند و به گروهى که هرگز لياقت اين مقام را ندارند و نخواهند داشت ، عزت بخشند. گر چه تلاش فراوان کنند و چشم به اين مقام بدوزند. عباس ! خدا با من پيمان بسته که به حاضرين از جن و انس بگويم و به آنها دستور دهم به غايبين برسانند فمن صدق عليا و وازره و اطاعه و نصره و قبله و وادى ما عليه من الفرائض لله فقد بلغ حقيقة الايمان و من ابى الفرائض فقد احبط الله عمله حتى يلقى الله و لا حجة له عنده يا اباالفضل فما انت قائل ؟ عباس ! هر که على را تصديق نمايد و ياور او باشد و واجبات را براى خدا بجا آورد، به حقيقت ايمان رسيده و هر که امتناع از فرائض داشته باشد، خداوند اعمالش را از بين مى برد و در حالى به ملاقات خداوند مى رود که هيچ حجت و دليلى ندارد. حالا بگو عباس ! تو چه خواهى گفت ؟ (آيا سخنانم را مى پذيرى ؟) قال : قبلت منک يا رسول الله و آمنت بما جثت به و صدقت و سلمت فاشهد على گفت : از شما پذيرفتم و ايمان دارم به آنچه آورده اى و تصديق مى کنم و تسليم هستم . شما گواه باش بر اين ايمانم . (63)
+ نوشته شده در ساعت توسط علی حسین پور
|
پایگاه اطلاع رسانی جامع مرحوم کافی